آرمانوی

ایده های مجازی من

ری استارتاپ


یکی از فرصتای خوبی که امسال نصیبم شد شرکت توی استارتاپ ویکند علم تهرانه. البته الان که دارم این پستو میزارم حدودا 17 ساعت مونده به شروع کار اما از شدت ذوقی که دارم تصمیم گرفتم یه پستی بزارم و شماهارو هم درین ذوق سهیم کرده باشم و هم یه سری توضیحات راجع به استارتاپ خودمون به اونایی بدم که ممکنه با لینک اومده باشن اینجا. قبلا راجع به یه ایده به اسم فرانما تو این پست باهم صحبت کرده بودیم. ایده ی فرانما مدتی بعد از اینکه در شرکت به دلایلی ادامه پیدا نکرد برای مدت 1 سال دست نخورده باقی موند. تا اینکه به کمک دوست خوبم نیما، زمستان قبل تصمیم به اهدای ایده گرفتیم و در مدت 6 ماه تلاش موفق شدیم یک نسخه ی جدیدتر از برنامه به اسم شانه رو ارائه بدیم. در ادامه ی کار باز هم فکر ها و ایده های جدید باعث شدن ایده ی شانه با تغییرات به نسبت وسیعتری رو به رو بشه و دستاوردهای قبلی صرفا به ماکت هایی برای کار نهایی تبدیل شدن. در نهایت تابستان امسال شانه با تغییر نام به "زمان" که محصولی از برند "ماشین" است جرات این رو پیدا کرد که ایده رو به صورت عمومی به نمایش در بیاره و مشخصا به تشکیل تیم وجذب سرمایه گذار بپردازه.توضیحات تکمیلی ایده، موازی با رویداد در وبلاگ ثبت میشه و میتونید با هشتک .time یا machinessw مارو تو توییتر دنبال کنید.راستی خوشحال میشیم مارو ریتوییت کنید .
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
آرمان گرجی

نیاز نیست که برای انجام کارای علمی حتما دانشمند باشید


برای اونایی که دانشگاه نرفتن خیلی کم، ولی برای اونایی که دانشگاه رفتن شاید فرصتش پیش اومده باشه که بخشی از سابجکت یک تحقیق و مقاله ی دانشجویی باشند. البته اونایی که در جریانن میدونن که این تحقیقات اغلب تحقیقات آمارین و کمتر میشه تو اونا جنبه های اکسپریمنتال رو پیدا کرد. اما بیاین کل این پروسه رو بکنیم سابجکت یه واقعیت؛ اینکه اکثرا دانشجو ها به عنوان قشر تحصیل کرده یا از همکاری امتناع میکنن و یا با سرخودی ها و اهمیت ندادن به ارزش کار باعث میشوند نتیجه هایی که اغلب به دلایلی که گفته شد جامعه ی آماری کمی دارند غیر واقعی باشند و یا فاصله ی زیادی نسبت به مقدار واقعی داشته باشند. شاید اشکال واقعی به سیستم آموزشی وارد باشه که بجای اینکه دانش آموختگانش رو افرادی علاقه مند به علم و پیشرفت اون تربیت کنه، افرادی تربیت میکنه که تحصیل رو صرفا شروع یک مسیر درآمدزایی میبینند. اما وقتی جزو این دسته از ادم ها نباشید و هنوز علم جزو دوستای خوبتون باشه حتی اگه یه دانشمند هم نباشید احتمالا میتونید قسمتی از مجموعه قدرت پردازشی رو که روزانه استفاده میکنید و یا شایدم مثه گوشی ها و کامپیوتر های قدیمیتون دیگه ازشون استفاده نمیکنید رو با دانشمندا شریک بشین. ایده خیلی سادس. بوینک یه پلتفرم ساخته که دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی از اون استفاده میکنن و بخشی از پردازش ها و تحلیل های خوشون رو بر روی کامپیوتر، تاکید میکنم کامپیوتر افرادی انجام میدن که داوطلب به انجام هر کدام از این تحقیقات شدن. منظور از کامپیوتر اینه که این اپلیکیشن برای طیف وسیعی از سیستم عامل ها و جی پی یو ها کار میکنه و این قدرت اجرایی بالایی رو به برنامه میده.البته نا گفته نماند که بخشی از این ها تحقیق نیستند.مثلا یکی از اون ها به اسم Enigma@home سعی داره کدی رو بشکنه که گفته میشه غیر قابل رمزیابیه.اما در بین اون ها پروزه های قشنگ تری که در حوزه های سلامت، ژئوتکنیکال و هوافضا هم به چشم میخوره که معمولا با خوندن توضیحاتش، دونستن علوم پایه و یه خورده ویکی کردن میتونید هدف از انجام پروژه رو بدونین. بوینک تا جایی که تونسته خواسته به کاربر ها این اطمینان رو بده که این اپلت ها امن هستن و دقیقا همون کاری رو انجام میدن که خودشون میگن. که میتونید خودتون کامل در ویکی سایت بخونید.در کنار این مطلب تعدادی از مقاله های حاصل از این اپلت ها هم در سابت بارگذاری شده که میتوانید هم آن ها را مطالعه کنید و هم استفاده های یه همچین پلتفرمی رو دیده باشید. بهتره بقیه ی داستان رو خودتون بخونید و لذت ببرید.

سایت BOINC

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرمان گرجی

توزیع های متن باز لینوکس را فراموش نکنید


وقتی اکثر ماها داشتیم به دنیای کامپیوتر های رومیزی وارد میشدیم شرکت هایی مثل مایکروسافت و اپل داشتن دوران اوج رقابتشون برای ایجاد بهترین سیستم عامل رو میگذروندن. اکثر سیستم عامل هایی که میتونستن تو این رقابت وارد بشن سیستم عامل هایی بودن که بر مبنای لینوکس نوشته شده باشن البته جدای از ویندوز. در واقع نوشتن یه سیستم عامل برمبنای  لینوکس خیال برنامه نویسای این شرکت هارو از نصف سخت مسیر پیش روی اونها راحت میکرد. در واقع با این کار برنامه نویس نیاز نداشت تا با چیزهایی مثل معماری پردازنده و مدیریت رم سر و کله بزنه. دستورهارو به کرنل یا هسته میداد و اون خودش بقیه ی کارهارو انجام میداد.برای همین این شرکت ها میتونستن رو بحث دیگه ای تمرکز کنن؛ رابط کاربری. نتیجه ی کار هم اغلب نمودار ها پنجره ها و رابط هایی کاربر پسند بود که از اون ما به عنوان رابط کاربری گرافیکی یا GUI یاد میکنیم. در این میان با ورود اندروید که به سرعت تبدیل به یکی از محبوب ترین سیستم عامل هایی شد که در عین حالی که بسیار کاربر پسند هستند توقع زیادی از پردازنده و یا رم دستگاه ندارند این موضوع و متن باز بودن پروزه ی اندروید باعث شد که شرکت ها و کاربران در مدت کوتاهی از سیستم عامل هایی با پشتیبانی ضعیف و محیط هایی غیر منعطف و خسته کننده مثل سیمبین و ویندوز فون به اندروید روی بیاورند. بنابراین سیستم عامل هایی که بر مبنای یونیکس نبودند  و توزیع ها یا دیسترو هایی از لینوکس که کامرشال نبودند به تدریج کنار گذاشته شدند. علت کاملا مشخص و منطقی بود؛ کاربران از سرعت و امکانات و گجت های سیستم عامل های کامرشال لدت میبردند و حاظر نبودند به کار با سیستم عامل هایی مثل دبیان روی بیاورند. برمبنای لینوکس ها هم چنپان دست خالی نبود. از نظر من مهمترین برتری که اغلب سیستم عامل های نانکامرشال نسبت به کامرشال داشتند این بود که خواسته یا ناخواسته از برنامه هایی پشتیبانی میکردند که متن باز بودند. به عبارت دیگه وقتی که میخواستید از برنامه ای استفاده کنید یکراست کد را دانلود میکردید و لینوکس ان را برای شما میخواند و کامپایل میکرد. باز بودن کد برنامه ها نه تنها یکی از اهداف اصلی لینوکس جهت ایجاد یک شبکه ی جهانی بدون مرز برای تمامی برنامه نویسان است بلکه اغلب باعث میشود برنامه ها خالی از کد های مخرب باشند.نکته ی دیگر این بود که اغلب دیسترو ها چون اهداف کامرشال ندارند از اطلاعات و استاتیک های شما کمتر استفاده های تبلیغاتی میکنند. اما این ها و هزاران مزیت دیگر هیچگاه باعث نشد کاربران به دیسترو های لینوکس روی بیاورند. تا اینکه دیسترو هایی چون ابونتو با کمک ایجاد اولا رابط کاربری گرافیکی بهتر ثانیا ایجاد فروشگاه هایی پربارتر و در نهایت با کمک برنامه هایی چون کرومیوم کمبود های این دیسترو ها را جبران کنند و روزانه بر تعداد کاربران خودشون اضافه کنند. چند وقت پیش وقتی بیانیه ی لینوکس راجع به آزادی کد رو خوندم تصمیم گرفتم بیشتر کارم رو تو محیط یکی از معروف ترین توزیع های لینوکس به نام ابونتو انجام بدم. قصد دارم در چندین پست بعدی شمارو با این سیستم عامل و راهکار های استفاده بهتر از اون اشناتر کنم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرمان گرجی

Useless, But your friendly search engine indexed it


تا حالا اتفاق افتاده که یه پوشه ای رو تو فرمت های مختلفی مثلا RAR آرشیو کنید و بعد از اون رمز اون فایل رو یادتون بره. شایدم نه. اما در مورد من این موضوع چندین بار تکرار شده. وقتی آخرین بار یکی از این اتفاقات برام افتاد تصمیم گرفتم این بار به مسئله از دید یه برنامه نویس نگاه کنم. کارم رو با گو.گل کردن شروع کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که تنها کاری که میشه انجام داد استفاده از brute force که راجبش تو یکی دیگه از پستام نوشتم توضیح دادم. البته میشه تا حدودی این کارو هوشمند تر کرد اما محض اطلاعتون باید عرض کنم که این کار به هیچ وجه یک رمزنگاری حرفه ای محسوب نمیشود چون طبق تعریف برای رمزنگاران، شکست (break) رمزنگاری هر چیزی است که سریع تر از انجام brute force (رمزگشایی آزمایشی برای هر یک کلید) باشد. البته که هیچ وقت موفق نشدم به این روش پسوورد اون فایل رو پیدا کنم اما چیزای جالب زیادی پیدا کردم، یکی از اون ها سایتی متعلق به دانشگاه ویرجینیا می باشد که در آن تایلر بیم مجموعه ای از کلماتی که میتوان با یک یا دو یا سه حرف ساخت را بارگذازی کرده. نکته ی جالبتر این است که تایلر برای نوشتن این کلمات از اسکریپت ها استفاده نکرده و مستقیما آن را داخل یک تگ وترد کد کرده. گرچه ممکن است آن را با یک کد ساخته باشد. اما از همه ی این ها که بگذریم در ابتدایی که سایت بارگذاری میشود با عبارتی در بالای محتوی روبه رو میشوید که میگوید این کلمات کاملا به درد نخور هستند اما موتور جستجوی عزیز شما اون رو فهرست میکنه. چیزی که با مقداری گوگل کردن متوجه میشوید که درست است و گوگل مطالب این صفحه را به عنوان نتیجه به شما نشان میدهد.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرمان گرجی

365 GIGAPIXELS


مهم نیست که تو چه حرفه ای کار میکنی یا به چه هنر و کاری علاقه داری، متفاوت فکر کردن و خارج شدن از چهارچوب گذشتگان همیشه جواب میده. خیلی از دانشمندها و هنرمندها وقتی دست به خلق و اکتشاف زدن که از چهارچوب هایی که گذشتگان و حتی مردم اطرافشون درست کرده بودن فراتر رفتن. وقتی اکثر افراد آماتور در عرصه ی عکاسی وقت خودشونو به عکس برداری از سوژه ها و تکنیک های عامه پسندانه و تکراری میکنن تیم اینتووایت متفاوت فکر میکنه و در ارتفاع 3500 متری جایی که دمای هوا -10 درجه ی سانتیگراد است، 70000 تا عکس میگیره و اونها رو کنار هم قرار میده تا با 365 گیگاپیکسل عکسی خلق کنه که عنوان پرحجم ترین عکس تاریخ رو به خودش اختصاص داده. این رکورد شکنی در گینس ثبت شده و علاوه بر این میتوان به جنبه های ثبتی و تبلیغی پروژه برای دوربیت های کانن هم اشاره کرد که این فکر متفاوتو هم خبرساز میکنه و هم پول ساز. برای دیدن این عکس میتونید به سایت In2White برید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آرمان گرجی